همهی ما به عنوان یک مسلمان، بارها ذهنمان با این سوال درگیر شده است که اصول اقتصادی و کسب و کاری دین اسلام چیست؟ آیا قرآن به عنوان کتاب آسمانی مسلمانان، حرف روشنی در این زمینه دارد که قابلیت کاربرد در دنیای پیچیده امروز ما را داشتهباشد؟
در این زمینه بهتر است پای درس استاد برجسته تفسیر قرآن در عصر حاضر یعنی #علامه_جوادی_آملی بنشینیم و از دریای دانش ایشان که بیش از چهار دهه از عمر گرانبهای خود را صرف تدریس تفسیر کل قرآن نمودهاند، بهرهمند شویم.
درس اول: تسخیر متقابل صاحبان مشاغل
یکی از شبهات و یا سوالاتی که در خصوص عدالت در کسب و کار و شغل انسانها مطرح میشود آن است که چرا یک نفر در جامعه شغل سطح پایینتر از نظر اجتماعی (مثلاً رفتگر) و فرد دیگر جایگاه شغلی معتبرتری (مثل پزشک یا وکیل) دارد.
همهی ما اجمالاً براساس آیات قرآن این را هم قبول داریم که این جایگاههای شغلی و اعتبار اجتماعیِ آنها، صرفاً مربوط به این دنیاست و معیار برتری نزد خداوندِ عالمیان چیز دیگری است. اما از این جواب کلامی و عقیدتی که بگذریم واقعاً چه توجیهی در دین اسلام برای این تفاوتها وجود دارد؟ آیا این تفاوتها با عدالت خداوند سازگار است؟
قرآن برای پاسخ به این سوال، قاعده تسخیر متقابل را مطرح میکند:
أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ ۚ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُمْ مَعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ۚ وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا ۗ وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ [سوره الزخرف : 32]
علامه جوادی آملی در تفسیر این آیه و تبیین قاعدهیِ تسخیر متقابل موارد ذیل را بیان میکند:
الف- جامعه انسانی، برای اینکه جریان زندگی در آن روال عادی و صحیح داشته باشد نیازمندیهای مختلفی دارد که باید به همه آنها پاسخ داده شود. باید کشاورزی باشد که بکارد، دامداری باشد که گاو و گوسفند برای تامین شیر و گوشت مورد نیاز بشر را پرورش دهد، کارگر و بنایی باشند که مسکن بسازند، معلمی باشد که آموزش دهد و طبیبی باشد که درمان کند.
فرض کنید که هر کدام از این شغلها نباشد، حتما بخشی از زندگی اجتماعی دچار اختلال میشود. مثلاً اگر کشاورز نباشد تامین غذا دچار مشکل میشود و اگر رفتگر نباشد از بوی بد زباله در شهر نمیتوان راه رفت و زندگی کرد.
پس در هر صورت همه شغلها لازمند مثل اجزا یک صورت. اگر در صورتی که تناسب اجزاء و حالت چشم و ابرو در نهایت زیبایی باشد نقصی جدی در حالت بینی، دهان و یا سایر اجزاء صورت وجود داشته باشد، صاحب آن صورت به فرد دارای معلولیت در جامعه شناخته خواهدشد نه یک فرد زیبا و حتی عادی.
ب- موضوع دوم نسبتِ شغلها به همدیگر و رابطه بین صاحبان آنها در جامعه است. در نگاه اول شاید به نظر برسد صاحبان برخی شغلها نسبت به برخی دیگر دارای برتری است. اما نگاه دقیقتر نشان میدهد که صاحبان مشاغل به طور متقابل به همدیگر خدمت میکنند. در این خصوص استاد علامه جوادی آملی (حفظها…) مثال جالبی میزند. یک کارگر روزمزد ساختمانی را در نظر بگیرید که در ساخت منزل یک پزشک به او خدمت میکند. وقتی آن کارگر مریض میشود همان پزشک باید از نمونه خون و حتی ادرار او آزمایش بگیرد تا بتواند بیماری او را تشخیص داده و درمان کند. پس افراد در زنجیرهای از مشاغل به هم خدمت میکنند که در ادبیات قرآن از آن به تسخیر متقابل یاد شده است (لِيَتَّخِذَ بَعْضُهُمْ بَعْضًا سُخْرِيًّا).
ج- اما نکته آخر پاسخ به این سوال است که آیا این با عدالت حق تعالی سازگار است که فردی مثلاً یک کارگر ساده باشد و فرد دیگر یک کارخانهدار، بازرگان موفق و یا پزشک باشد. در اینجا باید گفت اولاً: از دیدگاه اسلام هیچکدام از این شغلها و در نتیجه صاحبان آنها برتری ذاتی نسبت به صاحبان مشاغل دیگر ندارد. اگرچه ظاهراً در اجتماع، جایگاه بالاتری داشته باشد. اینکه درآمد برخی مشاغل بیشتر است و صاحبان آنها زندگی دنیایی بهتری دارند نه تنها از نگاه دین مزیتی نیست، بلکه هر کسی که از نظر مادی و یا توانمندیهای خدادادی مزیتی نسبت به سایرین دارد، مسئولیت اجتماعی بیشتری نیز خواهدداشت. هر که باماش بیش، برفاش بیشتر
ثانیاً: فرض کنید که جایگاه افراد عوض شود و شخص اول که کارگر ساده است به یک کارخانهدار یا پزشک تغییر وضعیت دهد و برعکس. در این صورت باز اصل مساله اختلاف جایگاه صاحبان مشاغل حل نشده و به جای خود باقی است و فقط مصادیق تغییر کرده است.
جمعبندی
جمعبندی اینکه؛ اسلام تنوع مشاغل در جامعه را یک ضرورت برای جریان درست زندگی اجتماعی میداند و همه مشاغل را -هر چند کم اهمیت از نظر مردم- برای سلامت، امنیت و رفاه جامعه ضروری و دارای ارزش میداند. جایگاه بالاتر صاحبان مشاغل از نظر مادی و یا اعتبار اجتماعی باعث ایجاد
ارزش ویژه برای آنها نمیشود مگر اینکه از این مزیتهای خدادادی در راستای تامین منافع جمعی استفاده شود. یک ضعف جدی که از نظر آموزشی و فرهنگی در جامعه ما وجود دارد آن است که احترام واقعی به صاحبان برخی مشاغل گذاشته نمیشود و این موضوع اعتماد به نفس خود آنها را هم در خصوص درک ارزشی که برای جامعه ایجاد میکنند کاهش میدهد. در برنامههایِ رسمی آموزشی و فرهنگسازی عمومی در کشور باید توجه جدی به اصلاح این کاستی شود. همچنین در خصوص تامین حداقل شرایط زندگی عزتمندانه برای همه اقشار جامعه و کلیه صاحبان مشاغل، نیاز به تقویت نظامهای تامین اجتماعی و اصلاح قوانین شغلی و مالیاتی وجود دارد.
دکتر رضا اسدیفرد دانشآموخته دوره دکتری مدیریت تکنولوژی از دانشگاه علامه طباطبایی، و از سال ۱۳۸۳ تاکنون مدیر شبکه آزمایشگاهی ستاد ویژه توسعه فناوری نانو معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مدیر کارگروه صنعت و بازار همین ستاد فناوری از سال ۱۳۹۰، و همچنین دبیر اجرایی دو دوره نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ساخت ایران بوده است.