حکمرانی دانشبنیان؛ زیرساخت ضروری اقتصاد دانشبنیان
با نامگذاری سال 1401 شمسی توسط رهبر فرزانه انقلاب با شعار “تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین”، بار مسئولیت سنگینی بر دوش همه وزارتخانهها و سازمانهای دولتی قرار گرفت تا فضای مطلوب برای نقشآفرینی صنعتی و اقتصادی شرکتهای دانشبنیان و کارآفرینان جوان را فراهم آورند. معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری که در کانون این نهضت دانشبنیانسازی اقتصاد و صنعت کشور قرار دارد، علاوه بر اینکه لازم است بیش از پیش نقش خود را فعالانه و هوشمندانه ایفا کند، باید فعالیتهای سایر دستگاهها و سازمانها را نیز پایش کند و گزارش اقدامات و دستاوردهای آنها را به رهبر معظم انقلاب و احاد جامعه ارایه نماید. فعالیتهای خود معاونت علمی و فناوری و مرکز شرکتها و مؤسسات دانشبنیانِ این مجموعه تا حدودی زیادی در قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاریسازی اختراعات مشخص شده است که البته با توجه به شعار ویژه امسال، باید در راستای گسترش فعالیتها، چابکسازی فرآیندها و هوشمندسازی تصمیمها و حمایتها، اقدامات و اصلاحات جدی را در دستور کار قرار دهد. اما سوالی که ذهن من به عنوان رئیس مرکز شرکتها و مؤسسات دانشبنیان معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری را در طول این دو هفتهیِ اول سال به شدت درگیر کرده است اینکه مطالبه اصلی ما از وزارتخانهها و سازمانهای کشور به عنوان اجزاء حاکمیت برای نقشآفرینی در نهضت دانشبنیانسازی اقتصاد و صنعت کشور چه باید باشد؟ البته این خواسته اغلب دستگاهها از معاونت علمی و فناوری هم هست که به آنها در تدوین دستور کار فعالیتهای دانشبنیان کمک نماییم تا این حرکت ملی به صورت هماهنگ و منسجم انجام گیرد.
تجربه دو دهه فعالیتم در زیستبوم فناوری و نوآوری کشور، این باور قوی را ایجاد کرده است که دولت به جای اینکه یک بازیگر در میانه میدان باشد، بهتر است زمین بازی را برای نقشآفرینی فعالان کسب و کار هموار کند. همچنین حاکمیت بیشتر از آنکه حمایتهای خود را بر سمت عرضه فناوری متمرکز کند (غالب حمایتهای فعلی ما در معاونت علمی و فناوری از این نوع است)، بهتر است اقداماتی را برای تحریک تقاضا و ایجاد بازار انجام دهد. به زبان تمثیل، بیشتر از آنکه بر هل دادن واگنهای قطار متمرکز شویم، بهتر است لوکوموتیو را روشن کنیم تا واگنها را به دنبال خود بکشد. به قول مولوی: “آب کم جو تشنگی آور به دست تا بجوشد آبت از بالا و پست”. اگر در هر حوزه صنعتی و یا بخش اقتصادی کشور، موتورهای پیشرانهای نوآوری را شناسایی کرده و آنها را فعال کنیم، به طور خوبخود کشش برای فعالیتها و محصولات نوآورانه ایجاد خواهدشد. در ادامه با چند مثال تلاش میکنیم تا بحث روشنتر شود.
مثال اول مربوط به سازمانی است که است تقریباً هر کسب و کاری با آن درگیری روزمره دارد و در همه پیمایشهای کسب و کار به عنوان اصلیترین چالش کسب و کار از آن نام برده میشود. سازمان تامین اجتماعی از دو مسیر میتواند در رشد کسبوکارهای دانشبنیان تاثیرگذار باشد. هولدینگ بزرگ شستا و زیرمجموعههای آن بخش بزرگی از اقتصاد کشور را در بسیاری از حوزهها از جمله صنایع دارویی، پتروشیمی و نیروگاهی در اختیار دارند. از این رو بازار بزرگی برای فناوریهای پیشرفته و محصولات دانشبنیان محسوب میشوند که البته به دلیل مدیریت خصولتی، مدیران بیشتر به فکر سودآوری کوتاهمدت و حفظ وضع موجود هستند و انگیزه چندانی برای نوآوری و ورود به عرصه تولیدات دانشبنیان ندارند و حتی در برخی حوزهها مثل صنعت دارو با دسترسی خوبی که به حاکمیت و نظام بهداشت و درمان کشور دارند، راه را برای ورود رقبای نوپا و دانشبنیان سد میکنند. لذا بازنگری در حکمرانی شرکتی زیرمجموعههای هولدینگ شستا و ایجاد انگیزههای واقعی برای نوآوری بسیار مهم است. اما این مهمترین کاری نیست که از سازمان تامین اجتماعی برای شتاببخشی به حرکت دانشبنیان کشور انتظار میرود. این مجموعه باید اصلاحات اساسی را در تعامل بیمهای با شرکتهای دانشبنیان در دستور کار قرار دهد. هوشمندسازی، به حداقل رساندن تشخیص افراد در تعاملات بیمهای با کسب و کارها، حذف تعارض منافعها و برخوردهای سلیقهای، اصلاح قوانین مانع نوآوری مثل حق بیمه قراردادها (که در اغلب موارد ظلم نظاممند به کسب و کارهاست) و قانون طبقهبندی مشاغل، حذف جریمههای بهانهجویانه و موارد زیاد دیگری که در گفتگو با مدیران شرکتهای کوچک و بزرگ از آن شکایت و ابزار نارضایتی میشود، اقدامات مهمی است که سازمان تامین اجتماعی میتواند با پرداختن به آنها، فضای مطلوبتری را برای فعالیت شرکتهای دانشبنیان فراهم کند. توجه به این نکته مهم است که بسیاری از مقررات حاکم بر رابطه کارفرما و نیروی کار که با توجیه حمایت از نیروی کار تدوین و اجرا میشود در عمل دست و پای کار کسب و کارها را بسته و جذابیت کارهای تولیدی را کاهش داده و صاحبان صنعت و سرمایه را به تعطیلی فعالیتهای تولیدی و پرداختن به فعالیتهای سوداگرانه مجبور میکند و در نتیجه در نهایت به ضرر نیروی کار و اشتغال تمام میشود.
سازمان ملی استاندارد نهاد مهمی دیگری است که میتواند بسترساز نهضت دانشبنیانی صنایع کشور باشد اما متاسفانه تاکنون رفتار فعالانهای نداشته است. در بسیاری از موارد، نوآوری با منافع کوتاهمدت صنایع بزرگ همراستا نیست. به عنوان مثال، صنعت خودروی کشور در فضای غیررقابتی حاکم بر آن، چه انگیزهای برای نوآوری دارد؟ مگر اینکه نوآوری باعث کاهش هزینه شود. مطلوبیتهای مورد انتظار جامعه از صنعت خودرو مثل کاهش مصرف سوخت، کاهش آلایندگی و افزایش ایمنی معمولاً با افزایش هزینهیِ تولید همراه هستند لذا از نظر شرکت خودروساز که به گرفتار بهرهوری پایین و نگران حاشیه سود مورد انتظار سهامداران است، انگیزهای برای نوآوری و ارتقاء کیفیت وجود ندارد مگر اینکه سازمان ملی استاندارد به صورت فعالانه وارد شود و استانداردهای ملی را به صورت پیشدستانه ارتقاء دهد و زمانی را برای رسیدن به آنها اعلام کند. مثلاً اگر سازمان ملی استاندارد اعلام کند که از سال 1403 اجازه شمارهگذاری به هیچ خودروی با مصرف سوخت بیشتر از 7 لیتر در 100 کیلومتر نخواهد داد، خودروسازان ناگزیر به اتخاذ سیاستهایی برای کسب فناوریهای لازم برای احراز این استاندارد خواهندشد. البته تعارض منافع موجود به دلیل سهامداری دولت در شرکتهای خودروساز مانع پایبندی سازمان ملی استاندارد به مهلتهای اعلامی در گذشته شده است که باید برای آن چارهای اندیشید. در هر صورت استانداردهای ملی یکی از قویترین موتورهای پیشران نوآوری در دنیا هستند که در ایران هنوز روشن نشده است.
کشاورزی یکی از حوزههای مهمی است که در صورت دانشبنیان شدن میتواند به صورت توأمان موجب رشد اقتصادی و افزایش نرخ اشتغال در کشور شود. رهبر فرزانه انقلاب هم در همهِیِ دیدارهایشان با شرکتهای دانشبنیان و مدیران وزارت جهادکشاورزی به این مساله تاکید داشتهاند. دو مانع عمده برای ورود فناوری به بدنه کشاورزی کشور وجود دارد که در صورت رفع آنها، تحقق کشاورزی دانشبنیان دور از دسترس نخواهدبود. وزارت کشاورزی خریدار اصلی بسیاری از نهادههای کشاورزی و دامی است که به دلیل وجود جذابیتهای مختلف از جمله ارز ترجیحی برای واردات، موانع پنهان زیادی برای بومیسازی بسیاری از آنها از جمله بذرها، کودها، آفتکشها و واکسنها وجود دارد. بازنگری در سیاستهای کلی حوزه کشاورزی با هدف کاهش جذابیت واردات میتواند بومیسازی این نهادهها را تسریع کند. همچنین تجربه حدود یک دهه فعالیت شرکتهای دانشبنیان نشان میدهد که بسیاری از سرمایهگذاریهای شرکتهای دانشبنیان در زمینه فناوریهای کشاورزی به دیوار محکم تاییدیههای نهادهای زیرمجموعه وزارت جهادکشاورزی برخورده است و فناوران پس از چندین سال تلاش بیثمر، عطای فعالیت در این حوزه را به لقایش بخشیدهاند و به حوزه فناورانه دیگری تغییر مسیر دادهاند. سازمان تات و دهها زیرمجموعهیِ آن دو رسالت متعارض را به دوش میکشند، توسعه فناوری در درون این مؤسسات از یک طرف و بررسی و تایید فناوریها و محصولات دانشبنیان شرکتهای بیرونی از طرف دیگر. بیش از 2000 عضو هیئت علمی این مؤسسات که مسیر همواری برای تجاریسازی پژوهشهای خود و انتفاع از نتایج آن پیش روی خود نمیبینند غالباً روی خوشی به دستاوردهای شرکتهای دانشبنیان نشان نمیدهند. در یک فضای مطلوب، توانمندیها و دانش این موسسات باید به عنوان دارایی مکمل در خدمت تجاریسازی سریعتر فناوریهای توسعه داده شده توسط شرکتهای دانشبنیان قرار گیرد. به نظر میرسد وزیر محترم جهاد کشاورزی در دولت سیزدهم و مدیران این وزارتخانه چنین رویکردی را در ذهن دارند که امیدواریم بتوانند آنها را به سازوکارهای عملیاتی تبدیل کنند. همچنین فرصتهای زیادی برای دانشبنیان کردن حکمرانی در زنجیره فعالیتهای وزارت کشاورزی وجود دارد. فناوریهایی مثل هوش مصنوعی، دادهکاوی، پردازش تصویر و یادگیری ماشین میتوانند به هوشمندسازی مدیریت منابع ملی و ارتقا بهرهوری در حوزه کشاورزی کمک نمایند.
موارد گفته شده تنها سه مورد از دهها زمینهای است که اصلاح نحوه حکمرانی و تلاش برای دانشبنیان کردن آن میتواند بسترساز اقتصاد دانشبنیان واقعی در کشور شود. تحلیلهای مشابهی را میتوان برای بسیاری از وزارتخانه و نهادهای دولتی و حاکمیتی کرد که به صورت فهرست وار در زیر به برخی از آنها میشود.
- وزارت بهداشت (بازنگری در سیاستهایی مثل اختصاص ارز ترجیحی برای کاهش جذابیت واردات و اصلاح سازوکارهای سازمان غذا و دارو با هدف هوشمندسازی و چابکسازی)
- وزارت نفت (بازنگری در سیاستها برای اجتناب از خام فروشی نفت و گاز و محصولات پایه پتروشیمی و افزایش نرخ بومیسازی در تجهیزات و مواد شیمیایی مورد نیاز صنعت نفت)
- وزارت صنعت معدن و تجارت (اصلاح سازوکارهای اعطای مجوزهای تولید و هوشمندسازی و چابکسازی آنها، بازنگری در تعرفههای واردات با توجه به توانمندیهای شرکتهای دانشبنیان)
- سازمان امور مالیاتی (استفاده از هوش مصنوعی و دادهکاوی برای کاهش فرارهای مالیاتی و شناسایی فعالیتهای سوداگرانه و کاهش بار مالیاتی فعالیتهای تولیدی دانشبنیان)
- وزارت نیرو (استفاده از فناوریهای نوین تصفیه آب و پساب، مدیریت دانشبنیان توزیع انرژی، افزایش جذابیت سرمایهگذاری در تولید انرژیهای تجدیدپذیر و …)
دکتر رضا اسدیفرد دانشآموخته دوره دکتری مدیریت تکنولوژی از دانشگاه علامه طباطبایی، و از سال ۱۳۸۳ تاکنون مدیر شبکه آزمایشگاهی ستاد ویژه توسعه فناوری نانو معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، مدیر کارگروه صنعت و بازار همین ستاد فناوری از سال ۱۳۹۰، و همچنین دبیر اجرایی دو دوره نمایشگاه تجهیزات و مواد آزمایشگاهی ساخت ایران بوده است.